یکی یدونه من و بابایکی یدونه من و بابا، تا این لحظه: 10 سال و 9 ماه سن داره

آرشای مامان و بابا

66روز از تولدت گذشت

سلام عزیزم خوبی مامانی؟ ببخش دیر اومدم به خدا وقت کم میارم توی روز از وقتی اومدی من آرزوی یه خواب درست دارم فدای سرت توی این مدت تو خیلی جاها رفتی یه بار با فامیل بابایی رفتیم سپیدان شبش هم اومدیم پیش دایی علیرضا اینا توی پارک که هنوز جنابعالی چله ای بودی توی همون چله بودنت ارسنجونم رفتیم که با مادرجون اینا رفتیم عروسی جنابعالی نشون دادی توی شلوغی و سر و صدا حسابی میخوابی خونه مادرجون(مامان من)هم اومد شیراز و حسابی راحت شدیم 22شهریور هم رفتیم عروسی فاطمه دختر خاله من که حسابی خوش گذشت و تو بازهم خواب بودی بیشتر مراسم رو یه بار دیگه هم رفتیم ارسنجون4روز موندیم که جنابعلی گهواره دار شدی چون نشون دادی از گهوار خوشت میا...
13 مهر 1392
1